طاها جون ماطاها جون ما، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
مـــامــــان نســترنمـــامــــان نســترن، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
بـابـا شـــیـــرزادبـابـا شـــیـــرزاد، تا این لحظه: 40 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
پیمان عشق من وباباییپیمان عشق من وبابایی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

***میوه بهشتی مامان وبابا***

کلاسهای طاطایی

1394/5/8 10:53
نویسنده : مامان طاها
741 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرک باهوشم امروزم اومدم تا یک سری دیگه از خاطراتت رو اینجا ثبت کنم عزیزم امروز صبح قبل از رفتن به کلاس رفتیم لوازم تحریری تا واست کلاسر بگیرم چون هم راحت تر بودی هم اینکه کیفت واسه اول مهر تمیز بمونه

اینم کیف گل پسرم

خانمتون گفته بود دفتر شطرنجی هم بگیرید خلاصه یه سری وسایل واست خریدم وراهی کلاس شدیم

عزیزم خیلی خوشحالم از اینکه شما با رفتن به این کلاسها واسه اول مهر حسابی آماده میشی وقتی رفتی سر کلاس به من گفتی جلوی کلاس بشین منو ببین گفتم باشه اما یکدفعه زدی زیر گریه وکلی اشک ریختی خانوم شهابی هم به من گفت چون طاها جون استرس داره شما بیا سر کلاس بشین تا آروم بشه خلاصه من وداداش اهورا تاآخر کلاس شما رو همراهی کردیم سر کلاس خانم شهابی به من گفت یه کلاس به اسم چرتکه (UCMAS)هست که اگر بفرستمت خیلی روی ریاضیات وتمرکز حواست تاثیر داره منم شماره اون کلاس رو گرفتم وقرار شد که در موردش تحقیق کنم وقتی اومدیم خونه تماس گرفتم مدیر مدرسه صاحب زمان در مورد کلاسها بهم توضیح داد وقرار شد که من شب با بابایی مشورت کنم وفردا برای ثبت نام بریم قبل از ثبت نام هم حسابی تو اینترنت در موردش تحقیق کردم وفهمیدم که واقعا خیلی جالب وخوبه که بچه ها با این سرعت جمع وتفریق وضرب وتقسیم ذهنی انجام میدادن خلاصه شب بابایی بهمون ok داد که فردا بریم ثبت نام کنیم کلاسها از 6مرداد ماه شروع شد اونروز هم ازم خواستی تو کلاس بشینم یک ربع اول سر کلاس نشستم ولی بعد کم کم از کلاس رفتم بیرون وپشت تر بودم همش میومدی منو نگاه میکردی تا خیالت راحت بشه که هستم

(خدایا این استرس واضطراب رو از پسر کوچولوی من بگیر)

روز اول بهتون یه سری وسایل دادن که شامل دو کتاب و دو دفتر تند نویسی وشنیداری بود به اضافه سی دی وچرتکه ویه کیف خوشگل

اولین مرحله کار این بود که اعداد رو به انگلیسی یاد بگیرید وبعد با چرتکه کار کنید تو کلاس هم تا حدودی باهاتون انگلیسی صحبت میکنن در کل کلاس خوبی بود امیدوارم همیشه موفق وپیروز باشی عزیز دلم

اینم تاریخ وساعت روزهای کلاست مینویسم تا وقتی بزرگ شدی واست یه خاطره بشه

روزهای یکشنبه وسه شنبه از تاریخ 13 تیر 1394  به بعد ساعت 10:30کلاس ریاضی

روزهای یکشنبه از 6 مرداد 1394 به بعد ساعت 8 صبح کلاس چرتکه که البته بعدش میرفتیم کانون ریاضی
 

پسندها (2)

نظرات (1)

زیــنب (مامان)
28 مرداد 94 0:29
وای عزیز خاله چقدر پسرمون بزرگ شده میره مدرسه انشاالله دانشگاه رفتنت وسایلات هم مبارکت عشقم