طاها جون ماطاها جون ما، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
مـــامــــان نســترنمـــامــــان نســترن، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
بـابـا شـــیـــرزادبـابـا شـــیـــرزاد، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
پیمان عشق من وباباییپیمان عشق من وبابایی، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

***میوه بهشتی مامان وبابا***

مسافرت 31 خرداد

1393/4/4 21:58
نویسنده : مامان طاها
289 بازدید
اشتراک گذاری

ziba

سلام عزیز دلم قلب وروح من حالت چطوره پسرک دوست داشتنی من امیدوارم که همیشه شاد وپرانرژی باشی قند عسلمبوس بازم اومدم بایه عالمه خاطره

           ziba

جوجو کوچولوی من شنبه 31 خردادساعت 3 صبح بود که رسیدیم ساری .بعد از کمی استراحت بعداظهر به همراه شما فسقلیهام با بابایی یه سر رفتیم بابلسر دور زدیم ولی زودی برگشتیم خونه مامانی آخه اخر شب بازی ایران_آرژانتین بود قرار بودخاله مهری هم شب بیاد خونه مامانی وفوتبال رو دور هم ببینیم همینجور هم شد اما متاسفانه ایران در دقیقه نود گل خورد وحسابی حالمون رو گرفت اما ما بعد از خوردن شام به اتفاق خاله ومامانی وعمه رفتیم خیابون قارن همه ریخته بودن تو خیابون وحسابی شادی میکردن نه واسه اینکه ایران باخت به خاطر اینکه ایران خیلی عالی بازی کرد اما متاسفانه بخت باهاش یار نبود بگذریم اونشب کلی ایران ایران کردی وکلی بهت خوش گذشت قربونت برم آخر شب هم از خستگی زیاد تو ماشین خاله خوابت برد بابایی اومد بغلت کرد وگذاشتت تورختخواب وجوجوی من تا صبح آروم لالا کرد .یکشنبه بعداظهر هم رفتیم آرایشگاه خاله مهری اونجا کلی شیطنت کردی بعد از آرایشگاه هم رفتیم پارک تجن اونجا هم طبق معمول کلی بازی کردی وخوش گذروندی صورت مثل ماهت رو هم گریم هیولا کردی. خلاصه اینبار هم مسافرت کلی خوش گذشت دوشنبه شب هم راهی تهران شدیم

ziba

اینبار چون شب بود وشما هم زیادی غرق بازی بودی نتونستم زیاد ازت عکس بگیرم

قربون صورت مثل ماهـــــــــــــــــــــت دسته گـــــــــــــــــــــــــلم

این سی دی ها وتفنگ وماسک رو از پارک برات خریدم

این بسته شانسی رو هم مامان مریم برات خریدہ(ممنون مامانی طاها جون)

 

ziba

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)