عشق مامانی گل پسرم
سلام پاره تنم عزیز دلم ای شیرین ترین حادثه زندگیم طاها جونم
امروز بعد از مدتها اومدم تا اگر خدا بخواد وبلاگتو آپ کنم آخه یه مدتیه که نتونستم برات بنویسم دلیلشم شیطنت های خود وروجکته البته یه کمی هم تقصیر اون داداشه فسقلیته که همه اینا دست به دست هم دادن تا مامان یه کمی تو وبلاگ نویسی تنبلی کنه خلاصه شرمندتم گل پسرم
اول از همه بگم که قبلا یادم رفت تو پست های قبلیت از پیشرفت درسیت بگم اما ایراد نداره حالا میگم گل پسری ما پنج شنبه ٧ دیماه مرحله ٢تراشه های الماس رو با موفقیت کامل به اتمام رساند یه کم طولانی شد چون یه مدت که به علت ختنه اش درد داشت ٢هفته هم که رفته بود مهمونی خونه مامان مریمش .ولی وای وای وای مامانی ٢ماه ونیم طول کشید تا مرحله ٢ تموم شد اما عیب نداره مهم اینه که یاد گرفتی عزیزم .
دوشنبه ١١ دی هم مرحله ٣ رو شروع کردیم وهنوز تا درس ٤ بیشتر پیش نرفتیم چون این گل پسری خیلی بلا شده وبیشتر وقتشو یا داره بازی میکنه یا داره کارتون میبینه البته مامانی یه جوری سرش رو شیره می ماله ومیشونتش وباهاش کلمه ها رو کار میکنه تا مبادا پشتش باد بخوره وهمه چی یادش بره آقا .اما مامانی اینو بدون که من اصلا دوست ندارم بهت فشار بیارم وجلوی بازی کردنت روبگیرم واسه همین یه کم داریم کندتر پیش میریم تا شما به بازی وکارتونتم برسی عروسکم.
حالا هم از فرصت استفاده میکنم وتا یادم نرفته عکس یه سری از هدایایی که گرفتی رو تو همین پست میذارم
این سی دی انگری برد ٢ که بابایی واسه عزیز دلش خریده مرسی بابا جونی
اینم سی دی باب اسفنجی که خیلی دوستش داری واین روزها حرفهاش رو تکرار میکنی فکر کنم تا به حال 30 بار شاید هم بیشتر نگاهش کردی به همراه سی دی شماره 3 انگری برد که با بابایی رفتی وخریدی دست گل باباییت هم درد نکنه
اینم یه سری دیگه از سی دی هات که با بابایی رفتی خریدی فقط سی دی مورچه ومورچه خوار رو بابا ممی جون واست خریدن که دستشون درد نکنه
یه روز اومدی گفتی مامان من گوشی دکتر بازی میخوام صدای قلبتو گوش بدم منم واسه همین زنگ زدم به بابایی وگفتم برات وسایل دکتر بازی بخره البته همون شب اول گوشیتو شکستی وکلی هم بابتش اشک ریختی آخه شما عادت داری هر چیزیت که میشکنه کلی واسش غصه می خوری اما بقیه لوازمش خداروشکر از دست این آقای دکتر هنوز سالمه
این عینک دماغ گنده سیبیلو رو هم بابایی واست خریدن ممنون بابا جون
این تیر وکمان زیبا رو هم باز بابا جون واسه گل پسری خریدن مر3000000000000
قربون شکلت برم فعلا بایدبرم واست شام درست کنم فردا بازم میام و بقیه خاطرات قشنگت روثبت میکنم
دوست دارم قند عسلم