مسافرت 1خرداد وتولد عمه جون
سلام غنچه کوچولوی زیبای من ای پسرک با نمکم امروز حال واحوالت چطوره مامانی عشق مامان باز دوباره اومدم تا برات یک یادگاری دیگه بذارم جونم برات بگه که........... پنجشنبه 1خرداد ساعت 12شب ما به سمت ساری حرکت کردیم طبق معمول دسته گلها لالا کرده بودن البته نه کل مسیر رو هرزگاهی هم غر غر میکردن این فسقلیها وقتی رسیدیم بابایی رفت ماهیگیری. صبح جمعه هم خونه بودیم وقرار بود بعدازظهر به همراه مامان مریم بریم پارک تجن تا پسری بازی کنه واسه همین داداشی رو گذاشتیم پیش بابا ممی و به همراه مامانی وپسری راهی پارک شدیم بار اولی بود که به این پارک میرفتیم نفس مامان اول سوار ماشین رالی شد چون خیلی خوشش اومدبرای بار دوم هم سوار شد وحسابی کیف...
نویسنده :
مامان طاها
12:47